آسمان آبی

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

انتظار

17 آذر 1393 توسط محب زاده

 

دلــــ♥ـــم گرفتــ ه آقا…


یاابالحسن دلــــ♥ـــم گرفتــ ه مولای خوبم…
.
.
اونقدر داغونم که می ترسم به جرم ناامیدی در درگاه خــــدا محکوم بشم…

اونقدر حرف برای گفتن دارم


ولی شرمــــم میشه در برابر غم وغصـه شما لب از لب باز کنم و شکایت کنم…


ولی خب دلخوشم به اینکــه شما میـــــدونی چی کشیدم چی خواستم و چی دارم…


دلـــ♥ـــم گرفتــ ه مولا جان…


دلـــ♥ـــم گرفتــ ه..
.
.
دلم گرفتــ ه بیشتر از همیشه…


آقا جان فقط به خاطر وجود شما دلخوشم…


جوابم را بدهید خیلی محتاج صدای شنیدن صدای گرم شما هستم


ولی افسوس که گوش هایم قدرت شنیدن ندارند…


.


.


مولا شما بگویید چه کنم…


بریدم…
.
.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

آسمان آبی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس